اصلا فکرشو نمیکردم اوج تابستون برم شمال و انقدر خنک باشه،هر چهار روزش هم بارونی بود، چقدر جنگل بارونی قشنگه خصوصا داخل جنگل کلی گوسفند و چندتا خرگوش هم این چند روزو باهات زندگی کنن^_^وقتی سنم کمتر بود از خودممیپرسیدم انتخابم بین جنگل و دریا کدومه؟ الان صددرصد میگم جنگل اما جنگل خنک و بارونی

روستاهای شمال تو هر فصلی واقعا قشنگن جز روزایی که هوا گرمه چقدر این سری که رفتم شمال خوش گذشت از بازی هامون تا مستی و حتی کلبه ی قشنگش و هوای مِه آلودش^.^

یهویی جور شد برای این چند روز تعطیلات برم شمال
اگه از روز اخری که شمال بودم این ویروس جدیده حالمو بد کرد و از سیگار زیاد کشیدنبچه ها تو این چند روز فاکتور بگیرم سفر خوبی بود
کلا رشت رو خیلی بیشتر از مازندران دوست دارم


پارسال خیلی یهویی، مثه امشب تصمیم گرفتیم فرداش بریم رشت
قرار شد هفت غروب راه بیوفتیم دیگه یازده اونجا باشیم
دقیقا جلو اولین عوارضی که پولو دادیم ماشین دیگه حرکت نکرد... دیگه وسط جاده یک عدد ماشین خراب بود و سه عدد دختر:))
کنار جاده منتظر بودیم تا امداد خودرو بیاد... هوا سرددددددد
ولی خب از رو نرفتیم و بجای ساعت یازده پنج صبح رسیدیم رشت^_^


یکی از دوستامبا خواهر و برادراش و همسراشون میخواستن برن شمال هی اصرار کرد همش دو روزه بابا بیا بزار روحیت عوض شه، از اون اصرار از من انکار انقدر گفت تا قبول کردم.
انقدر بیش از اندازه پر سر و صدا بودن که حتی حرف زدنشونم کلا جیغ بود من سر درد میگرفتم-_- چجوری انقدر انرژی داشتن اصلا خسته نمیشدن یعنی اصلا ها فقط دوست داشتم برسم خونه سرم از صدا خالی شه.
